حرکت در خطی جدید

رشد سریع تکنولوژی و تغییرات لحظه ای این حوزه همواره آدمی را وادار به سرک کشیدن در حوزه های جدید و کسب تجربه های جدید تر می کند،و گاه این تجربه های جدید به حدی سرگرم کننده و فریبنده هستند که رفته رفته یاعث به فراموشی سپردن فعالیت های قبل و گام برداشتن در حوزه های تازه تر می شود. برخورد بنده هم با وبلاگ نویسی از همین دست بود و باعث غفلت چندین ساله ام از این حوزه شد.

حالا که خط فعالیتم کم و بیش نسبت به گذشته تغییر کرده و در عرصه حرفه ای وارد فعالیت جدیدی شده ام، احساس می کنم که همچنان به این فضا برای بیان دغدغه هایم نیاز دارم. همان طور که ظهور شبکه های اجتماعی مجازی سبب حذف کامل روزنامه ها نشده و نمی شود، این فضا سبب بی نیازی آدمی از وبلاگ نویسی نیز نخواهد شد، هرچند که ممکن است زمین بازی دچار تغییراتی شود.

چند ماهی است که به صورت تمام وقت و تخصصی وارد حوزه گردشگری به ویژه بو گردی شده ام و به عنوان یک عضو کوچک این خانواده مشغول فعالیت هستم و احساس می کنم در این حوزه چقدر حرف نگفته هست که می توان با علاقه مندان به اشتراک گذاشت و از همراهی و همفکری ایشان استفاده کرد.

با توجه به اینکه حوزه فعالیت ما به شکل تخصصی رزرو آنلاین اقامتگاه های بوم گردی و هتل های سنتی و تاریخی در سرار کشور بوده و در همین راستا سامانه بیابوم را راه اندازی کرده ایم؛ سعیم بر آن خواهد بود که از این پس در این رابطه بیشتر با دوستان و همراهان عزیزم تعامل داشته باشم.

هویت در جامعه شبکه ای

انقلاب فنّاورانه‌ای که بنا بر تقدیر فنّاوری و انکشاف گشتلی وجود در عرف مارتین هیدگر در حوزه فنّاوری اطلاعات روی داده است، کم و بیش تأثیر خود را در تمامی جنبه‌های زندگی از مرزهای سیاست و اقتصاد گرفته تا قلمرو فرهنگ و علوم و حتی سبک زندگی و خلقیات انسان‌ها بر جای گذاشته است.

پیش روی ما جهانی خواهد بود با قواعد و ویژگی‌های جدید، اما از سنخ همان دنیای فنی که تنفس در آن، نگاهی جدید به عالم را می‌طلبد. این نگاه به طور قطع می‌تواند خطرات احتمالی بسط فنّاوری ارتباطات و اطلاعات را تعدیل کند و در نهایت، جامعه را در مسیر مناسب قرار دهد.

اکنون اقتصادهای سراسر عالم در هم تنیده شده‌اند، مدیریت‌ها انعطاف پذیرتر و تمرکززدایی شده، روابط داخلی و خارجی شرکت‌ها شبکه‌ای گردیده، روابط کاری متنوع‌تر گشته و سمت و سویی فرد گرایانه پیدا کرده‌اند، زنان بیش از هر موقع وارد بازارکار گشته‌اند و پر قوت‌تر از همیشه خواهان حقوقی برابر با مردان یا عدم تبعیض گشته‌اند، محیط زیست و دغدغه نگهداری آن بیش از هر زمان دیگر چالش برانگیز شده و آرایش نیروهای سیاسی جدیدی را به میدان آورده است.

در این میانه پر آشوب، فرهنگ مجازِی واقعی که از نظام رسانه‌ای فراگیر، به هم پیوسته و متنوع به وجود آمده، دست به دگرگونی در بنیان‌های مادی زندگی، فضا و مکان زده است. در جهانی با این همه تلاطم که این گونه دستخوش تغییرات و تحولات مهار نشدنی گشته، مردم از نو حول محور هویت‌های بنیادین از قبیل هویت‌های دینی، قومی ملّی گردهم آمده‌اند.

ادامه نوشته

اجلاس سران و فرصتي مناسب براي اطلاع رساني

شانزدهمين اجلاس سران كشورهاي غير متعهد امروز به طور رسمي كار خود را در تهران آغاز كرد. با توجه به حواشي رسانه‌اي اين اجلاس كه از ماه‌ها قبل آغاز شده بود و سلطه‌اي كه امپرياليسم خبري بر عرصه اطلاع رساني در سطح جهان دارد؛ اين اجلاس مي‌تواند فرصت مناسبي باشد تا با يك هماهنگي و انسجام مثال زدني همراه با خلاقيت و درك صحيح شرايط در انعكاس درست به موقع و ايجاد موجي نو در عرصه اطلاع رساني جهان با استفاده از ظرفييت كم نظيري كه اين اجلاس در اختيار ما گذاشته است؛ امپريالسم خبري را به طور جدي به چالش كشيده و فضا را در اين عرصه طوري ترسيم نماييم كه ابتكار عمل از كساني كه هدفمند در پي سنگ‌اندازي در شاهراه‌هاي اطلاعاتي به اشكال مختلف هستند، گرفته شده و توانمندي‌هاي اعضاي اين اجلاس در عرصه اطلاع رساني نمايان و اعتماد حاصل از آن باب تازه‌اي در مناسبات اطلاع رساني در عرصه جهاني بگشايد.

زلزله؛ رسانه ملي و يك پرسش بي پاسخ!

زلزله  دو روز گذشته اهر در حالی هموطنان روزه دار مناطق شمال غربی کشور را داغدار کرد، که کمک‌های امدادی به خصوص در 12 ساعت اول وقوع زلزله می‌تواند برای نجات آسیب دیدگان از مرگ و معلولیت‌های جسمی بسیار سرنوشت ساز باشد.

در این شرایط با توجه به گسترده و روستایی بودن مناطق زلزله زده و امکانات محدود محلی، بسیج ملی برای یاری رساندن به هموطنان فوریت داشت و این کار تنها با کمک صداوسیما امکان پذیر بود.

اما ظاهرا برای مسئولان صداوسیما، جان بیش از هزار تن از هموطنان ایرانی به اندازه آرام بودن خیابانهای دمشق و پرداختن به مشکلات مردم محروم و مستضعف آمریکا و اروپا اهمیت نداشت و 12 ساعت حیاتی زلزله زدگان با کم توجهی رسانه ملی و برخی از دیگر مسئولان مربوطه سپری شد.

هنوز جاي اين پرسش باقي است كه آيا رسانه ملي براي چنين بحران‌هايي برنامه و آيين نامه مدون ندارد يا واقعاً مسأله چيز ديگري است؟!!!

عصر دانايي و مسأله اي به نام فرهنگ و هويت

در سده‌هاي گذشته كه ارتباطات ميان ملل به گستردگي امروز نبود و كشورها از امكان ارتباط بدون حد و مرز و زمان برخوردار نبودند؛ بحث تغييرات فرهنگي و هويت در جوامع مختلف با امروز متفاوت بود.

فرهنگ و هويت هر جامعه‌اي تنها در اصطكاك و برخورد مستقيم و رو در رو با فرهنگ ديگري دستخوش تغيير مي‌شد و به عبارت ديگر تأثير پذير يا تأثير گذار مي‌شد. در گذشته كشورها در نبردهاي مستقيم و يورش‌هاي نظامي مورد تجاوز قرار مي‌گرفتند و در نهايت كشوري كه بازنده جنگ بود، مستعمره كشور قدرتمند مي‌شد و مراودات فرهنگي با حضور فيزيكي بيگانه در كشور آغاز مي‌شد و پس از مدتي فرهنگ و هويت كشور مستعمره به چالش كشيده مي‌شد و رفته رفته تغييرات فرهنگي در آن جامعه نهادينه مي‌شد و ... .

اما امروز كه دوران جنگ سرد به معناي گذشته سپري شده است، نكته قابل تأمل در اين حوزه اين است كه آيا باز هم بايد جوامع نگران فرهنگ و هويت خود باشند يا خير؟!

در عصر دانايي با رشد تكنولوژي و گسترش ارتباطات و بازگشايي شاهراه‌هاي ارتباطي، ديگر بحث مرز جغرافيايي، بعد مسافت، لشكركشبي‌هاي پرهزينه و زمان‌بر و نياز به نفوذ فيزيكي به درون كشورها، معناي خود را از دست داده است. جنگ امروز، جنگ اطلاعات و ارتباطات از نوع نرم است. ديگر براي نفوذ و حضور در هر جامعه‌اي نياز به تداركات گسترده نظامي و جمعي نيست. امروزه شكل مراودات فرهنگي به كلي تغيير پيدا كرده و شكل‌هاي متفاوت و پيچيده‌تري به خود يافته است و هر كشور، گروه، فرقه و شخصي با هر ديدگاه سياسي مي‌تواند به راحتي و تنها با يك كليك با هر فرد، فرقه و گروه هدفي در كشور يا كشورهاي ديگر، مراودات فرهنگي داشته باشد.

پژوهش‌هاي(1) صورت گرفته در ايران حكايت از آن دارد كه هنگامي‌كه افراد در فضاي مجازي در تقابل فرهنگي و هويتي قرار مي‌گيرند، بيشتر سعي مي‌كنند حالت تدافعي به خود گرفته و از هويت خود دفاع كنند تا آنكه به راحتي تسليم فرهنگ‌هاي ديگر شده و هويت خود را وانهند.

پس در نگاه اول مي‌بينيم كه چنين ارتباطاتي نه تنها هويت افراد جامعه را به چالش نمي‌كشاند، بلكه باعث تقويت آن نيز مي‌شود.

اما بايد اين نكته را نيز از نظر دور نداشت كه چنين برداشتي در كوتاه مدت درست است ولي اگر اين ارتباطات ادامه يابد و طرف مقابل با هدف تغيير در نگرش، فرهنگ و هويت با برنامه‌ريزي وارد فضاي مجازي شده‌باشد، در يك پروسه زماني و با گسترش ارتباطات خود باعث خواهد شد كه فرهنگ و هويت مخاطب خود را  از اعتقاد، باور و يقين به شك و ترديد و انفعال كشانده و پس از آن تغييرات فرهنگي و هويتي تسهيل خواهد شد.

پس همچنان در شرايط عصر حاضر نيز اين نگراني وجود خواهد داشت، با اين تفاوت كه تنها شكل تهاجم تغيير يافته و شرايط آن پيچيده‌تر و حتي كنترل كامل آن غير ممكن شده‌است و در چنين جنگ نرمي كه ميدان مبارزه از جبهه‌هاي جنگ به خلوت افراد كشيده شده‌است، تنها جوامعي پيروز ميدان خواهند بود كه ضمن توجه به فضاي مجازي، براي توليد محتوا در اين فضا نيز برنامه داشته‌باشند و به جاي اتخاذ سياست‌هاي انقباظي براي انسداد راه‌هاي ارتباطي به توليد محتواي بيشتر، انبوه‌تر و هدفمندتر پرداخته و با اين روش جامعه خود را در مقابل چنين تهاجماتي واكسينه كنند. چرا كه پژوهش‌ها(2) در ايران نشان مي‌دهند كه عليرغم سياست فيليترينگ دولت به منظور عدم دسترسي كاربران به برخي از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي كه پرترددترين فضا براي تبادلات فرهنگي است، بيش از 90 درصد كاربران با دور زدن اين سياست و استفاده از نرم‌افزارهاي مختلف در اين شبكه‌ها حضور فعال دارند.

-----------------------------------------------------------------------

پي نوشت

1- بررسي آثار و پيامدهاي جامعه شبكه‌اي روي هويت اجتماعي جوانان (مطالعه موردي: جوانان شهر كرمانشاه)؛ صمد كلانتري، فروغ عريضي، رسول رباني و مهدي قادري؛ مجلة پژوهشي دانشگاه اصفهان(علوم انساني)؛ جلد بيست و هشتم، شماره ٧ ، سال ١٣٨٦، صص 51-76
٥١‐ صص ٧٦

2- بررسي رابطه استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي و هويت ديني كاربران (مطالعه موردي: دانشجويان دانشگاه‌هاي تهران)؛ كاظم مزيناني؛ پايان نامه كارشناسي ارشد؛ دانشگاه سوره، 1390

تبريك

استاد سمندريان و كاسه هاي داغ‌تر از آش !!!

مرگ استاد سمندريان تقريباً تمامي فضاي هنري كشور را تحت تأثير خود قرار داد و اما در مراسم باشكوهي كه براي تشييع پيكر اين استاد فرهيخته و بزرگ با شكوه و استقبال كم نظير دوستدارانش برگزار شد با حاشيه هايي همراه بود كه بررسي و پرداختن به آن از نظر فرهنگي خالي از لطف نيست.

1) برخي از هنرمندان كه سخت احساساتي شده بودند؛ با تأسف عميق از چرايي اجرا نشدن آرزوي استاد سمندريان در اجراي گاليله داد سخن دادند كه دست استاد به همين خاطر از گور بيرون مانده است و ...

نكته جالب آنكه ديروز روزنامه ملت ما در يادداشتي در صفحه آخر خود به سابقه همين موضوع پرداخته بود و به اين مهم اشاره كرده بود كه همين افراد به خاطر دريافت دستمزد بيشتر حاضر به ايفاي نقش در اين نمايش استاد نشده بودند و به همين خاطر كار تعطيل شده بود و ... !

2) برخي از هنرمنداني كه زير تابوت استاد را گرفته بودند براي بردن به تماشاخانه ايرانشهر به خاطر اينكه تنها خود زير تابوت را بگيرند و استاد را مال خود كنند و البته با هدف حفظ نظم! در سكوتي كه بارها از مشايعت كنندگان تقاضا مي شد و اغلب هم عامل بودند؛ اين هنرمندان چنان فريادهايي مي كشيدند و از چنان الفاظ ناخوشايندي استفاده مي‌كردند كه هر انسان با فرهنگي شرم دارد كه از آنان به عنوان هنرمندان برجسته و محبوب ياد كند!

چه خوب است كه به جاي اينكه در چنين فضاهايي دچار احساسات شده و بدور از منطق و فرهنگ كاسه داغ تر از آش شويم. از استاد بياموزيم كه محبت بورزيم و اگر اداعاي مردمي بودن داريم به معناي واقعي مردمي باشيم؛ انچنان كه استاد بود.

پایان یک دفاع

امروز جلسه دفاع پایان نامه با همت و حضور گرم دوستان خوبم هرچند با تأخیر 30 دقیقه ای ولی کاملاً موفق برگزار شد . منم موفق شدم با انرژی مثبت دوستان و همراهی خوب اساتید محترم با نمره ی کامل ارشدم رو به پایان ببرم. از همه دوستان دوباره تشکر می کنم.

گوگل و خدماتی متفاوت!!

استفاده ناکارآمد از اینترنت و تکنولوژی دغدغه امروز بشر به شمار می رود و بدون شک یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ما در برابر پدیده اینترنت، عدم آشنایی با کاربرد های فوق العاده کارآمد آن است .

اغراق نیست اگر بگوییم بیش از 70 درصد از زمانی که کاربران ایرانی در اینترنت می گذارند فاقد هرگونه استفاده علمی و یا دارای ارزش اقتصادی برای آن ها است. مشکل، زمانی حادتر می شود که بپذیریم حتی جامعه دانشگاهی و پژوهشگران ما هم به درستی نمی دانند با اینترنت چه کنند.
شاید بتوان گفت امروز گوگل قلب اینترنت است و در ادامه مطلب شما می توانید ۲۵ ابزار گوگل را جهت پیشبرد پروژه هاتان مشاهده کنید:

۱ : Google Scholar :
گوگل اسکالر یکی از ابزارهای پژوهشی گوگل جهت جستجوی مقالات تخصصی از بین صفحات مجموعه مجلات و پایگاه های علمی مختلف و البته با رعایت کلیه ملاحظات قانونی نشریات معتبر دنیاست. شما می توانید جهت نوشتن مقاله یا مطالعه مقالات دیگران از این منبع عظیم استفاده کنید.
۲ : Google Patents :
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که با مجموعه ای بی نظیر از اختراعات آشنا بشوید، اگر دوست دارید اختراعات بشری را تا امروز ببینید، گوگل پتنتز شما را با میلیون ها اختراع ثبت شده جهانی آشنا می کند. اگر تاکنون روی لینک کلیک نکرده اید، پیشنهاد می کنم خودتان را  از دیدن این همه تصویر و نمودار دیدنی محروم نکنید.
۳ : Google Books :

ادامه نوشته

سومین کنفرانس ارتباطات بوسیله تلفن همراه، برای توسعه

سومین کنفرانس ارتباطات بوسیله تلفن همراه، برای توسعه در فوریه سال ۲۰۱۲ در دهلی نو برگزار می شود.
( هرچند که شاید ما هنوز به اهمیت این موضوع و پرداختن جدی به آن واقف نشده ایم  ولی باید بپذیریم که این تکنولوژی نیز مانند سایر تکنولوژی ها در حوزه ارتباطات به حرکت شتابان خود ادامه داده و تغییرات گریز ناپذیری را به همراه خواهد داشت.)

و اما اصل این خبر به نقل از صفحه گوگل پلاس استاد ارجمند جناب آقای دکتر سپنجی:


Share your idea for a Future application for Development and win a trip to the 3rd International Conference on Mobile Communication on Development in New Delhi 28-29 February 2012!

Jakob Svensson Jakob.Svensson@kau.se to announcements

Share your idea for a Future application for Development and win a trip to
the 3rd International Conference on Mobile Communication on Development in
New Delhi 28-29 February 2012!

The future Apps4D challenge focus on the development of mobile phone
applications that in one way or another address the immense challenges our
globe is facing concerning climate change, democracy, health, poverty
reduction and increased livelihood in emerging growth economies.

The rise of mobile communication has been remarkable. By November 2010 over
5.3 billion had access to mobile telephony reaching up to 90 per cent of the
world population. The proliferation of mobile telephony in the emerging
growth economies open up a range of possibilities and new avenues for using
the mobile telephone as a communication platform for change. Examples to
date range from telemedicine to report and monitor malaria outbreaks, in
agriculture, for mobile money, to learn languages, reinforce literacy and
educate populations about diseases as well as to monitor elections, fight
corruption and mobilize support for social and political change.

During the 2nd International Conference on Mobile Communication for
Development (M4D2010) held in Kampala Uganda, the delegates agreed on a
statement encouraging all stakeholders to fully consider the potential for
mobile phones to support development (see http://m4d.humanit.org). The
statement concludes that it is our common responsibility to turn this into
reality, but that we need to work in partnership.

In line with the above, and in connection to the 3rd International
Conference on Mobile Communication on Development scheduled to take place in
New Delhi 28-29 February 2012, Nokia invites people to share ideas, connect
and collaborate on future moblie phone applications for development.

The future Apps4D Challenge allows participants to:
• Create ideas
• Evolve current ideas to ensure they meet their potential
• Learn from experts and one another
• Find people with similar interests and areas of expertise
• Link people with needs, ideas and the skills to act on them

Timeline:
Begins: December 1, 2011 at 09.00am EET (GMT+2)
Ends: February 10, 2012 at 5pm EET (GMT+2)

Challenge hosts:
Heli Haapkylä (Nokia)
Jakob Svensson (HumanIT and Vice Conference Chair for the M4D2012
conference)

Panel of Judges:
Jeff Aresty - IBO, the Internet Bar Organization), Aresty International Law
Offices
Ken Banks - Founder of kiwanja.net and FrontlineSMS
Ruha Devanesan - the Internet Bar Organisation- IBO
Hamza Fakher - STRESCOM, Strategic Research & Communication, Centre –
informed insights on Syria
Torbjörn Fredriksson - United Nations Conference on Trade and Development
(UNCTAD)
Sanjana Hattotuwa - TED Fellow, Senior Researcher at Centre for Policy
Alternatives, Founder and Co-Curator, Groundviews
Johan Hellström - SPIDER, the Swedish Program for ICT in Developing
Regions, Upgraid
Gregory Elphinston - Nokia, Corporate Relations & Responsibility
Mbugua Njihia - Mobile Monday, Kenya Chapter), Safaricom Innovation, Mobile
Marketing Association (East Africa), Symbiotic Media Consortium
Hilda Moraa (Ushahidi)


Rewards:
The two winning ideas, recognized by the panel of judges, will be awarded
with a trip offered by Nokia to New Delhi to present the winning ideas in a
session convened by Nokia at the 2012 M4D conference. Nokia will cover the
airfares, hotel costs as well as registration fee to the conference. In
consideration of the nature of the reward which entails travelling only
participants who are legally adult and of majority age in their own country
will be entitled to the reward.

Jakob Svensson, Ph. D.

Director HumanIT (www.kau.se/en/humanit)
Ass. Prof. in Media and Communication Studies
Karlstad University
65188 Karlstad - Sweden

+ 46 (0) 54 700 1893
jakob.svensson@kau.se

 http://m4d.humanit.o​rg

شبکه های اجتماعی و نظریه توطئه؟!

اتفاقات اخیر در منطقه و دنیا باعث جلوه بیشتر بحث شبکه های اجتماعی شده است.
شبکه‌های اجتماعی مجموعه‌ای از ارتباطات است که امروز عمدتاً در قالب‌های فناورانه جدید اینترنتی دیده می‌شوند که از لحاظ جامعه شناسی نیز می‌توان آنها را به تعبیر بوردیو سرمایه اجتماعی به شمار آورد.
شبکه‌های اجتماعی مجموعه افراد حقیقی و حقوقی هستند که هر فرد یا گروهی با آنها در ارتباط است و می‌تواند از طریق مبادله با آنها از کنش آنها به سود خود بهره ببرد و البته خود نیز با کنش خویش به آنها بهره برساند. این اتفاق از نظر بوردیو محصول وجود سرمایه اجتماعی است. بوردیو مطرح می‌کند هرچه شبکه اجتماعی بزرگتر باشد، قدرت فرد نیز بیشتر است و این گونه سرمایه قابل مبادله و یا افزوده شدن به سرمایه های دیگر نظیر سرمایه فرهنگی (تحصیلات و دانش فرهنگی)، سرمایه اقتصادی، سرمایه کاریزماتیک (آبرو و حیثیت اجتماعی) و... است که در مجموع سرمایه کل فرد را می‌سازند و موقعیت او را در جامعه معلوم می‌کنند. سرمایه اجتماعی می‌تواند کمک بزرگی در پیشبرد وضعیت یک فرد داشته باشد.
 انقلاب اطلاعاتی پتانسیل رشد فراوانی به شبکه‌های اجتماعی داد که بتوانند با حداقلی از امکانات و برای بسیاری از افراد جامعه که پیش از آن چنین امکانی را نداشتند، تسهیل شوند: کاهش شدید هزینه‌های ایجاد و حفظ و گسترش روابط، حاصل مستقیم این تغییرات فناورانه بوده‌اند. به عنوان مثال استفاده از ایمیل ارتباط را بسیار آسان کرده و حتی پیام‌های عادی و سرگرم کننده که افراد برای یکدیگر «فوروارد» می کنند و دست به دست می‌شوند نیز به سادگی عمل حفظ ارتباط را انجام می‌دهند. این در حالی است که در گذشته برای دوام شبکه اجتماعی و حفظ روابط، نیاز به استفاده از سازوکارهای اجتماعی‌ای بود که گاه بسیار پر هزینه بودند و به همین دلیل افراد فقیر کم‌ترین سرمایه اجتماعی و افراد متمول بیشترین سرمایه را در این زمینه داشتند.
 نگاه جامعه شناختی به این شبکه‌ها با نظریه توطئه فاصله دارد. زیرا در برخورد با هر مسئله‌ای همیشه می‌توان پشت ایدئولوژی توطئه پنهان شد تا از تفکر و تأمل جدی درباره آن غافل ماند، نظریه توطئه عملاً راه به هیچ جایی نمی‌برد جز آنکه ما را از فهم و درک ابعاد مثبت و منفی هر پدیده و در اینجا شبکه‌های اجتماعی باز می‌دارد. گروهی در برخورد با شبکه‌های اجتماعی مجازی معتقدند که یک مرکز توطئه این‌ها را طرح ریزی کرده تا به جمع آوری اطلاعات، جاسوسی و کنترل افراد بپردازند، البته نمی‌توان لزوماً منکر این مسئله و یا لااقل منکر وجود چنین امکانی در حال حاضر یا در آینده شد. اما آنچه اهمیت دارد این نیست بلکه آن است که حتی اگر چنین باشد برای مقابله با این تهدید چه باید کرد و اصولاً جرا این تهدید اگر یک تهدید باشد وجود دارد و می‌تواند وجود داشته باشد. نظریه توطئه به جای درک چرایی یک پدیده آن را به مرکز خیالین هدایت می‌کند که هرگز جز در نوعی کلی گویی دارای جایگاه مشخصی نیست.

این بخشی از سخنرانی استاد دکتر فکوهی است که در دانشگاه تهران پیرامون موضوع شبکه‌های اجتماعی و تئوری توطئه ایراد کردند که خبر کامل این سخنرانی رو می‌تونید اینجا مطالعه کنید. اما نکته بسیار مهمی که در این سخنرانی قابل تأمل هستش و من هم با توجه به این‌که موضوع پایان نامه‌ام در همین حوزه هست و در مطالعات، برسی‌ها و تحقیقات ناچیزم به اون رسیدم اینه که " حضور و ظهور شبکه‌های اجتماعی بحث جدی و گریز ناپذیری است که حتی اگر بپذیریم که با طرح و برنامه از پیش تعیین شده و به قصد تخریب و جاسوسی وارد عرصه اجتماع شده است؛ نباید با چوب توهم توطئه آن را برانیم و از اندیشیدن به آن سر باز زنیم. چرا که این شبکه‌ها در تمامی شریان‌های اجتماعی ما جریان دارند و پویا، زنده و سیال در تکاپو هستند. پس ما نیز باید در این عرصه فعال، پویا و خلاق با استفاده از همین امکان در احیا و حفظ و حتی نشر هویت خود بکوشیم و به بهانه توطئه خود را از آن دور نکنیم."

چرا در گوگل پلاسیم همه؟!!!

با توجه به آماری که به‌تازگی در سایت comScore منتشر شده در اولین نگاه به گوگل پلاس شاهد حضور بیش از ۲۰ میلیون بازدیدگننده از سراسر جهان در گذشت تنها سه هفته از عمر این شبکه اجتماعی هستیم. این عدد حکایت از افزایش ۸۲ درصدی نسبت به هفته گذشته و ۵۶۱ درصدی نسبت به دو هفته گذشته دارد. البته مخاطبان ایالات متحده آمریکا اخیراً با بیش از ۵ میلیون بازدید کننده نسبت به دیگر کشورها پیشی گرفته‌اند.

حال پرسش جدی این است که این همه استقبال برای چیست؟ آیا مردم هنوز تشنه شبکه‌های اجتماعی هستند؟ آیا شبکه‌های اجتماعی موجود با تمام ویژگی‌ها و اختصاصاتی که دارند، هنوز نتوانسته‌اند مخاطبان خود را ارضا کنند؟ این پرسش‌ها و پرسش‌هایی از این دست، ابهاماتی است که تنها با گذشت زمان و پژوهش‌های علمی می‌توان به آن پاسخ گفت. ولی آنچه که به گمان می‌رسد بیش از این پرسش‌ها حائز اهمیت است، توجه به این نکته است که شرایط ویژه عصر دانایی و ارتباطات گسترده و بین‌المللی با شکستن سدهای جغرافیایی، زمان، مکان و حتی زبانی باعث شده است که مردم نه تنها در مقابل تغییرات ایستادگی نکنند، بلکه همواره از آن استقبال نمایند و شاید همین ویژگی، هر فعالیت تازه‌ای را در فضای مجازی برای مخاطبان جذاب‌تر می‌کند؛ مخصوصاً که این فعالیت‌ها آگاهانه و با شناخت کامل از مخاطب و با تکامل و برطرف کردن نقاط ضعف فعالیت‌های مشابه در این فضا صورت گرفته‌ باشد.

ظاهراً گوگل پلاس نیز با همین رویکرد به رقابت با فیس‌بوک و امثال آن برخاسته‌است و به خوبی نیازهای مخاطبان خود و ارتقاء خدماتش را با توجه به نقاط ضعف این شبکه‌ها طراحی و برنامه‌ریزی کرده‌است. که بنده سعی خواهم کرد تا در فرصت‌های بعدی به این ویژگی‌ها و اختصاصات بپردازم.

شبكه هاي اجتماعي هم مي‌ميرند؟!

استاد ارجمندم جناب آقاي دكتر مسعودي در وبلاگ خود گزارشي از سايت گلوبال نيوزبا عنوان: " آیا پایان امپراطوری فیس بوک فرا رسیده است؟" را بازنشر كرده‌اند كه در آن با اشاره به كاهش ۵/۱ ميليون نفري تعداد كاربران كانادايي شبكه اجتماعي فيس‌بوك درماه مه امسال(اردیبهشت۱۳۹۰)؛ پيش بيني شده‌بود كه این کاهش درآمریکااحتمالاً شامل۶ میلیون کاربر می‌شود.گرچه در شمال آمریکا این آمار بیانگر رشد تعداد کاربران است.

تا ماه ژوئن۲۰۱۱ تعداد کاربران فیس بوک در دنیا به ۶۸۷ میلیون نفر رسیده بود با این کاهش‌هابنظر می‌رسد از این پس شاهد سقوط امپراطوری بزرگ‌ترین شبکه اجتماعی دنیا باشیم.

البته بديهي است كه هر پديده‌اي كه در عرصه جامعه ظهور مي‌كند، همانگونه كه با توجه به شرايط خاص، رشد و تكامل مي‌يابد، بدون شك نيز دوران افولي خواهد داشت كه شبكه‌هاي اجتماعي هم از اين قاعده مثتثني نيستند؛ ولي به گمان من كمي عجولانه‌است كه بخواهيم با اين آمار در باره مرگ اين شبكه‌ها صحبت كنيم، چرا كه با توجه به فاصله‌اي كه بين كشورهاي توسعه يافته با كشورهاي درحال توسعه يا جهان سوم از نظر اطلاعاتي وجود دارد اين اميد را به اين شبكه‌ها مي‌دهد كه هرچند كه ممكن است در كشورهاي اروپايي و توسعه‌يافته كاربرانشان تقليل پيدا كند ولي جذابيت‌ها و انگيزه‌هاي لازم براي جذب كاربران بيشتر در كشورهاي هدف ديگري وجود دارند كه بايد براي جذب و حفظ آنها برنامه‌ريزي كرد.

علاوه بر اين هنوز هم در همه كشورهاي توسعه يافته، بسياري از كاربران اينترنت، پس از خواب و قبل از حضور در پاي ميز صبحانه، روز خود را با سركشي به صفحه فيس‌بوك خود آغاز مي‌كنند كه اگر طراحان و مديران چنين شبكه‌هايي براي جذب و حفظ كاربران خود برنامه‌هاي مناسب تدارك ديده‌باشند تا بتوانند همچنان براي آنان در اين شبكه‌ها نيازآفريني كنند- كه قطعاً چنين كرده‌اند- نمي‌توان با ارائه اين آمار و گزارش‌ها منتظر مرگ و افول زودهنگام اين شبكه‌ها بود.

فرهنگ و جهاني سازي

جهان امروز،‌ در کوچکترین اجزاء و زمینه‌های گوناگون، تنوع و تغییراتی را شامل است که قبلاً با آن روبرو نشده بود. بارزترین این تغییرات، پدیده‌ی جهانی‌سازی که اندیشه همگان را به خویش معطوف داشته است.

انبوه نوشته‌ها و تراکم گفتمان‌ها درباره جهانی‌سازی، بیانگر ژرفای ادراک و فهم دربارة ابزارها و مقاصد آن نیست. بنابراین باید تلاش‌های فکری در جهت تحلیل این مفهوم و شعار، چندان متمرکز شود که بتواند از ابزارهای این پدیده، پرده بردارد.

آنچه امروزه خود را بر تمام زوایای زندگی اجتماعی و غیر آن، بر تمام کشورها تحمیل کرده است؛ در نگاه اول پدیده‌ای اقتصادی بود و انعکا‌س بخش فراگیری اقصاد بر جهان، در دهکدة جهانی است. ولی پیشرفت و حرکت حتمی آن، به تحولات عظیم تکنولوژی‌های گوناگون – از جهت ترکیب و آمیزش منطق سرمایه با منطق اکتشاف تکنولوژیکی – مربوط می‌باشد و به نوعی پیمان مقدس سه‌گانه میان سرمایه، تکنولوژی و ارادة سیاسی حاصل از آن دو که همسو با دو عضو دیگر است، اشاره دارد.

شهرت این پدیده از حیث تاریخی به گسترش پدیدة اقتصاد بازار آزاد، بعد از فروپاشی نظام کمونیستی و سوسیالیستی و در اروپای شرقی برمی‌گردد که در پی آن تلاش شد تا برای جهان یک‌قطبی شریعت و قانون نازل شود. این اصطلاح با مفاهیم دیگری با همین هدف همسوست از جمله: پایان تاریخ، حقوق انسان، دموکراسی، لیبرالیسم، جامعه مدنی، جنگ تمدن‌ها، ادارة علیا “Gorernance” نفی جنسیت “Gender” و … .

ادامه نوشته

شبکه های اجتماعی

بالاخره پس از كش و قوس‌هاي بسيار در انتخاب موضوع براي انجام پروژه كارشناسي ارشد به يك موضوع نهايي رسيده و اون رو با اساتيد همون حوزه بستم تا ان‌شاءالله به كمك ايشان و دوستاني كه همراهي خواهند كرد، بتونم كار قابل قبولي ارائه بدم.
مقرر شد كه " تأثير عضويت در شبكه اجتماعي "فيس‌بوك" و تغيير هويت اجتماعي دانشجويان دانشگاه‌هاي تهران " رو بررسي كنم.
لذا از دوستان، اساتيد و دانشجويان عزيزي كه علاقه‌مند به فعاليت در اين حوزه هستند يا كار و پژوهشي در اين حوزه داشته‌اند تقاضا مي‌كنم كه از راهنمايي‌هاي خودشون دريغ نكنند.
در ضمن در انجام این پروژه آقایان دکتر امید علی مسعودی و دکتر حمید ضیایی پرور به عنوان اساتید راهنما و مشاورِ، بنده رو همراهی خواهند کرد.
دوستان اگه کتاب، مقاله و كلاً منابع فارسي و انگليسي در اين مورد سراغ دارند، جهت بهره برداري بنده معرفي كنند.
دانشجويان عزيزي هم كه در اين حوزه پايان‌نامه يا كار پژوهشي داشته اند اگه منو راهنمايي كنن كه از اثرشون استفاده كنم؛ ممنون خواهم شد.

یکرنگی

می گویند بهار با تمام رنگارنگی هایش

 تنها یک پیام دارد؛

 " يكرنگي "

در اين دنياي پر از تزوير

 شايد اين بهترين پيام باشد.

نوروز بر شما مبارك باد.

شبكه‌هاي اجتماعي هم نئشه مي‌كنند!

در دوره‌اي كه به عصر دانايي شهرت يافته و تسهيل بي‌حد و حصر ارتباطات، لحظه به لحظه روح دانايي را در وجود تك تك انسان‌ها مي‌دمد. روش‌ها و شيوه‌هاي ارتباط گيري نيز در فواصل زماني كوتاهي تغيير مي‌يابد.
وجود فضاي مجازي در بستر اينترنت و گسترش و تكامل آن در قالب وب ۲ و ... باعث شده‌است كه جاذبه‌هاي اين فضا، براي كليه كاربران، علي‌الخصوص جوانان در اقصي نقاط جهان دوچندان شود. شبكه‌هاي اجتماعي از ابتداي ظهور خود، خيلي زود توانستند بر حضور خود به عنوان ميهماني دائمي و ميزبان‌نما در خانه‌هاي ما، رسميت بخشند و در ارائه خدمات متنوع، جذاب و كامل‌تر براي حضوري دائمي با يكديگر رقابت نمايند.
" فيس بوك " به عنوان يك شبكه اجتماعي فراگير، با توجه به عمر كوتاه( قريب به ۷ ساله)اي كه دارد، با سرعتي مثال زدني توانست گوي سبقت را از ديگر رقباي خود ربوده و با جذب بيش از ۵۰۰ ميليون عضو ثابت، توجه بيش از يك سيزدهم جمعيت جهان را هر روز و هر لحظه به خود معطوف نمايد.
اهميت اين موضوع از آنجا مشخص مي‌شود كه بدانيم از سويي هر كاربر بر اساس آمار موجود روزانه بين يك تا ۵ ساعت خود را با اين شبكه اجتماعي سپري مي‌كند و از سويي ديگر امروزه شاهديم كه بيشتر سياستمداران، شخصيت‌هاي مشهور و سازمان‌هاي تأثيرگذار دنيا در شبكه اجتماعي فيس‌بوك صفحه داشته و اطلاعات خود را روي صفحه‌هايشان منتشر مي‌كنند.
و جالب‌تر اينكه كه حتي غول‌هاي بزرگ خبري دنيا كه به شكل‌هاي مختلف جريان اطلاعات را با هدف‌هاي خاص رهبري و هدايت مي‌كنند نيز بي‌نياز از ارتباط با مخاطبان خود از كانال فيس بوك نيستند.
جالب است بدانيد هم‌اينك كه در حال نگارش اين مطلب هستم، خبري برايم ارسال شد با اين مضمون كه: " برخي منابع فاش‌ كردند پادشاه عربستان، پيشنهاد ۱۵۰ ميليارد دلاري براي خريد فيس بوك به مديران اين شركت داده‌است. " ( اخبار sms روزنامه قدس )
با اين همه بايد توجه داشته باشيم كه اين موضوع يعني بروز و ظهور شبكه‌هاي اجتماعي در عصر حاضر در كنار تمامي مزيت‌ها و محاسني كه در جريان آزاد اطلاعات و ... دارد؛ زمينه‌ساز بروز بسياري از ناهنجاري‌ها نيز هست.
احساس تنهايي، دور شدن از زندگي اجتماعي واقعي و گذراندن بخش زيادي از زمان در شبكه‌هاي مجازي، در حقيقت عاملي است كه اين افراد با احساس لذت و شعفي كه در اين فضا دارند از زندگي واقعي دور شده و به اين فضاي دوم و مجازي معتاد مي‌شوند، به‌طوري‌كه اگر در طول يك روز به هر دليلي به اينترنت دسترسي نداشته‌باشند، به محض اولين امكان ارتباط قبل از هركاري به مرور صفحه خود پرداخته و به آن مشغول مي‌شوند.
بر اساس آمار ارائه شده بيش از ۷۰ درصد افراد عضو شبكه‌هاي اجتماعي، بعد از ساعات معمول روز نيز به وسيله كامپيوتر و يا حتي موبايل به حضور در اين فضاها ادامه مي‌دهند، چرا كه حضور در اين فضاي مجازي آن‌چنان احساس خوشايندي را به ما تزريق مي‌كند كه حس كامل بودن، پر بودن و رهايي از مشكلات را در ما زنده مي‌كند و اين همان نوعي از اعتياد است كه آدمي را نئشه مي‌كند.
كمتر روزي را مي‌توانيم بيابيم كه اخبار نگران‌كننده‌اي در مورد افراط‌هاي اين پديده اجتماعي بر روي خروجي‌هاي خبرگزاري‌هاي دنيا نبينيم. از طلاق و قتل گرفته تا ناآرامي، مرگ و خودكشي.
با اين وجود بايد بپذيريم كه جلوگيري از نفوذ، بسط و گسترش اين شبكه‌ها و كاستن علاقه مردم، مخصوصاً جوانان به اين سايت‌ها؛ امري نشدني و دور از منطق و انتظار به نظر مي‌رسد ولي بايد با هشياري و با استفاده از نظر كارشناسان امر و تجربيات گذشته، ضمن مهندسي مجدد موضوع، بسترهاي لازم را براي به حداقل رساندن تأثيرات منفي اين شبكه‌ها، به‌كار برده و فرهنگ و راه‌كارهاي درست استفاده از اين تكنولوژي را نهادينه كنيم.

چرا " شبكه اجتماعي " مورد توجه قرار مي‌گيرد؟!

با توجه به اينكه بحث شبكه‌هاي اجتماعي - چون موضوع پايان‌نامه‌ام شده - به عنوان يكي از دغدغه‌هاي جدي من، ذهنم را به شدت به خود مشغول كرده است؛ گفتم شايد بد نباشد نگاهي بيندازيم به فيلم " شبكه اجتماعي " كه اين روزها سر و صداي زيادي به‌پا كرده و علاوه بر جلب نظر بسياري از منتقدان، نامزد بخش‌هاي مختلف جايزه اسكار امسال شده است و در جشنواره‌هاي مختلف، جوايز بسياري را نيز ازآن خود كرده است.

 "شبکه اجتماعی" روایت زندگی مردی جوان با توانایی‌های خارق‌العاده است که سیستمی با امکانات نامحدود و با هدف ایجاد ارتباط میان انسان‌ها راه اندازی کرد که خیلی سریع مورد توجه قرار گرفت. شاید در ابتدا خود خالق اصلی آن یعنی مارک زوکربرگ تصور هم نمی‌کرد که روزی بتواند لقب جوان‌ترین میلیاردر جهان را به خودش اختصاص دهد .

 فینچر(كارگردان فيلم) در واپسین اثرش هم مانند دیگر فیلم‌هایش و مثل هر انسان‌گرای دیگری، پایه‌ درام ماجرا را بر زندگی انسانی می‌گذارد که در ارتباط با محیط اطرافش دچار مشکل می‌شود و به جای این که تلاش کند خود را با محیط انطباق دهد، می‌خواهد دنیای اطرافش را خودش بسازد.

آن‌چه "شبکه‌ی اجتماعی"به ما نشان می‌دهد، این است که هر پیچیدگی از دل سادگی به وجود آمده و فقط کافی است که سرنخ را بیابیم تا از دل پیچیدگی‌های ظاهری، به سرچشمه‌ سادگی برسیم.

 "شبکه‌ی اجتماعی"فیلم انسان امروز است. انسانی که مقهور محیط نیست، بلکه از همه‌ امکانات به نفع خودش بهره‌برداری می‌کند. انسانی که به خاطر انزوایش به خود نمی‌بالد، بلکه برای این که انزوایش را از بین ببرد، کاری می‌کند که نفعش به همه‌ جهان می‌رسد. حتی اگر تنهایی خودش، در نهایت از بین نرود و یا به شکل دیگری تجلی پیدا کند. «شبکه‌ی اجتماعی»، حماسه‌ سینمایی عصر اینترنت و گوگل و فیس‌بوک است.

 دلیل خلق فیس بوک توسط زوکربرگ باید تنهایی انسان‌هایی باشد که در قرن 21 با اختراع انواع و اقسام وسایل ارتباطی از هم دور شده‌اند و در تلاشند به فطرت طبیعی خود که در اجتماع بودن است برگردند. به واسطه این شبکه می‌توان با دوستانی که تمایل به برقراری ارتباط دارند، عکس، فیلم و یا پیغام به اشتراک گذاشت.

 هرچند كه با ديدن اين فيلم مي‌توان قانع شد كه هدف اصلي راه‌اندازي اين شبكه بزرگ اجتماعي با بيش از 500 ميليون عضو و بيننده، تنها ايجاد يك فضاي ساده و صميمي براي دوست‌يابي و به اشتراك گذاشتن عكس و فيلم و ... بوده است؛ اما  از يك سو بايد پرسيد آيا اكنون با گذشت چند سال از راه‌اندازي اين سايت و مورد توجه قرار گرفتن آن از سوي مخاطبان، صاحبان ثروت و قدرت چرا بر آن چنگ انداخته‌اند و آنان در جستجوي چه چيزي هستند و از اين فضا چه بهره‌اي مي‌برند؟!

از سوي ديگر استقبال از اين فيلم از سوي مخاطبان آيا ريشه در تنهايي بشر امروز در جوامع غربي ندارد و اين استقبال نوعي همزادپنداري با قهرمان فيلم نيست؟!

 من گمان مي‌كنم علاوه بر تحليل‌ها و نقدهاي صورت‌گرفته پيرامون آن؛ اين فيلم داراي لايه‌هاي پنهان بسياري نيز هست كه مي‌توان از زواياي مختلف به آن نگريست.

شبكه‌هاي اجتماعي و هويت فرهنگي

قبل از ورود به بحث بايد از مخاطبان محترم به خاطر تأخير در ارائه مطالب عذرخواهي كنم. چندي است كه مشغول امتحانات پايان ترم و ارائه مقالات و كارهاي كلاسي هستم كه با مشغله‌هاي كاري كمتر امكان به‌روز كردن وبلاگ برايم فراهم شده است.
از نظر ذهني مدتي است كه درگير بحث " شبكه‌هاي اجتماعي مچازي و هويت فرهنگي كاربران " كاربران هستم؛ يعني موضوعي كه براي پايان‌نامه برگزيده‌ام: " بررسي نقش شبكه‌هاي اجتماعي مجازي بر هويت فرهنگي كاربران ايراني".
بر اساس مباني نظري" احساس " كه تئوري مك‌لوهان نيز بر همان اساس شكل گرفته است، اطلاعات در مغز ساماندهي مي‌شود و الگوهاي ذهني شكل مي‌گيرد و پس از آن نيز شخصيت آدمي شكل مي‌گيرد. اگر اطلاعات شكل گرفته در مغز با هم تناقض نداشته باشند، و الگوهاي يكساني را شكل دهند، ايدئولوژي و يا به تعبيري فرهنگ هويدا مي‌شود كه در اينجا مديريت اطلاعات را بر عهده مي‌گيرد و از آن پس فرمان دست آن(فرهنگ) است و هم اوست كه دست به گزينش مي‌زند و ما همواره تلاش مي‌كنيم كه از طريق گزينش اطلاعات به هماهنگي شناختي يا ادراكي برسيم و در چنين شرايطي اگر يك عامل خارجي بيايد و بخواهد اين يكپارچگي را به‌هم بزند، با مقاومت فرهنگ مواجه شده و كمتر موفق مي‌شود. بر اساس اين نظريه رسانه‌ها به دليل همين ويژگي فرهنگ يعني يكپارچگي؛ مثل گذشته توانايي از هم پاشيدن فرهنگ را ندارند.
حال سؤال اساسي اين است كه :

  1. آيا شبكه‌هاي اجتماعي مانند فيس بوك، توئيتر و ... به عنوان رسانه‌هاي نوين مي‌توانند تأثيري بر هويت فرهنگي كاربران داشته باشند يا خير؟
  2. اگر پاسخ مثبت باشد ميزان اين تأثير چقدر است؟
  3. كيفيت آن چگونه است؟
  4. آيا فرهنگ و هويت فرهنگي نيز مي‌تواند بر اين شبكه‌ها تأثير داشته باشد؟
  5. به چه ميزان و چگونه؟
  6. و...

دوستان بزرگوار، اساتيد ارجمند و مخاطبين محترم اگر اطلاعاتي را در اين حوزه براي استفاده ارائه كنند يا باب بحثي را در اين مورد بگشايند؛ قطعاً كمك بسياري به بنده خواهند كرد.
معرفي پژوهش‌هاي صورت گرفته در اين موضوع و يا كتاب‌هايي كه مطالعه آنها مي تواند مفيد باشد نيز رهگشا خواهد بود.

ورزش؛ فرهنگ‌ساز يا فرهنگ ستيز؟!!

روز پنجشنبه سايت خبري " خبرآن‌لاين" در صفحه ورزشي خود خبر از رونمايي اتوبوس تيم ملي فوتبال ايران در مسابقات جام ملت‌هاي آسيا با شعار  " شاهزادگان ايراني " داد كه به زبان فارسي و انگليسي بر روي پرچم ايران حك شده بود.(اينجا)
نكته اينجاست كه آيا لفظ شاهزاده در فرهنگ ايراني-اسلامي ما لفظي ممدوح است يا مذموم؟!
بايد ديد كه در فرهنگ ما و در اذهان جامعه ما با شنيدن اين كلمه ( شاهزاده ) چه تصويري نقش مي‌بنند و آيا اين همان تصويري است كه ما واقعاً در پي نقش‌بندي آن هستيم؟!
فوتبال به عنوان يكي از پرطرفدارترين ورزش‌هاي دنيا و همچنين كشورمان ايران با توجه به جايگاهي كه مي‌تواند براي فرهنگ سازي در يك جامعه داشته باشد از اهميت ويژه‌اي برخوردار است و به همان نسبت مسؤوليت سنگين‌تري را نيز در اين حوزه بردوش مي‌كشد و روابط عمومي فدراسيون فوتبال و سازمان تربيت‌بدني بايد نسبت به اين مسائل حساسيت بيشتري از خود نشان داده و براي هر حركت تبليغي خود، تمامي حواشي آن را مد نظر داشته باشند.
براستي آيا اين شعار فرهنگ سازي است يا فرهنگ ستيزي؟!!!

وب2؛ فرهنگ و آينده

چكيده

فرهنگ و شبکه جهانی وب  مجموعه‌اي از بزرگ‌ترین و متنوع ترین اطلاعاتی است که در برگیرنده دانستنی‌ها، اعتقادات، هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات و هرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان بعنوان عضو جامعه کسب و منتشر شده است. از این رو وب و آینده آن سال‌هاست که موضوع بحث بسیاری از متخصصان مخصوصاً در حوزه ارتباطات و جامعه‌شناسي ، بوده و هست. اين بحث آنجا اهميت پيدا مي‌كند كه با توجه به كاركردهاي گسترده و متنوع وب؛ رفته، رفته تمام شؤون زندگي بشر و فرهنگ جوامع تحت تأثير تحولات، تغييرات و رشد آن قرار گرفته و از زاويه‌هاي مختلف مثبت و منفي به آن نگريسته مي‌شود.

در كشور ما ايران چون تحقيقات جامعي در اين رابطه صورت نپذيرفته است ، توجه به آن و نوع نگرش نسبت به آن براي برنامه‌ريزان فرهنگي از اهميت بيشتري برخوردار است.

در اين مقاله سعي شده است با نگاه به دو مقوله وب و فرهنگ به صورت مجزا؛ تأثيرات آن بر جامعه به صورت خاص مورد برسي قرار گيرد.

 کلیدواژه ها: فرهنگ، تهاجم فرهنگي، فرهنگ‌پذيري، اينترنت، شبکه جهانی وب، وب2

 

پي‌نوشت: با توجه به اينكه در حال انجام ويرايش نهايي اين مقتاله هستم؛ ان‌شاءالله در اولين فرصت متن كامل آن را در اختيار علاقه‌مندان خواهم گذاشت.

مخاطب ارتباط‌جمعي؛ "گيرنده" يا "قرباني" ؟!!!

با توجه به شرايط عصر حاضر يعني گستردگي، تراكم و انباشتگي اطلاعات در حوزه‌هاي مختلف؛ موضوع رو به رشد تراكم اطلاعات(۱)براي مخاطبان در عرصه ازتباطات، اهميت ويژه‌اي مي‌يابد. و اين موضوع تا جايي پيش‌مي‌رود كه بعضي نويسندگان مي‌گويند : " مخاطب ارتباط‌جمعي نه يك "گيرنده" بلكه يك "قرباني" است. ( Hiebert, Ungarait & Bohn, 1972 )

ریچارد سول وورمن(۲)در باره مسأله نگراني اطلاعاتي مي‌گويد: " مسأله‌اي كه لازم است درك كنيم با شكاف رو به گسترش ميان آنچه مي‌فهميم و آنچه تصور مي‌كنيم، ايجاد شده است. "

اورين كلپ(۳)جامعه شناس (۱۹۸۲، ۱۹۷۸) شكاف رو به تزايدي را كه ميان اطلاعات و معني روي مي‌دهد، توصيف كرده‌است. كلپ براي تشريح اين موضوع استعاره قيف بزرگ را به‌كار مي‌برد و مي‌گوید مخاطبان ارتباط جمعی مانند کسانی هستند که زیر قیف نشسته‌اند و تلاش می کنندُ قطعه های معما را که از سوراخ قیف به پایین می افتد، کنار هم بگذارند. البته این کار بسیار مشکلی است زیرا نه تنها قطعه ها سریع‌تر از آنچه که ما بتوانیم با آن کار کنیم به پایین می افتند، بلکه خیلی از آنها اصلا" به معمایی که ما در حال کار با آن هستیم تعلق ندارند.

این مهم باعث شده است که ما همواره شاهد تحولات بزرگی در شیوه های استفاده از رسانه ها باشیم. و همانگونه که در یکی از پست‌های قبلی نیز به آن اشاره کردم؛ بحث اعتماد به رسانه يكي از شيوه‌هايي است كه حل اين مشكل را تسهيل مي‌كند و روابط‌عمومي‌ها مي‌توانند با استفاده از اين اصل، مفهوم "قرباني" را براي مخاطبان ارتباط جمعي حتي در شرايط عصر حاضر به "گيرنده" تغيير دهند.

................................................................................................

  1. Information Overloand
  2. Saul Wurman
  3. Orrin Klapp

...................................................................................................................................

منابع:

  1.   Saul Wurman.R (1989) Information Anxiety
  2. Klapp.O (1982) , Meaning Lag in the Information Society,Journal of Communication، Volume 32 , Issue 2 , pages 56–66, June 1982 
  3. ورنر سورين- جيمز تانكارد، ترجمه دكتر عليرضا دهقان، نظريه‌هاي ارتباطات،دانشگاه تهران، 1384،چاپ دوم

تحليل محتوا؛ تحليل گفتمان

ارتباطات از جمله رشته‌هاي جديد، گسترده و پرنفوذي است كه در قرن بيست به اوج دست‌يابي به مفاهيم و نظريه‌هاي كارآمدي رسيده‌است. بنابراين ارائه درك عميق معناهاي نهفته در متون ارتباطي، مستلزم شناخت و در اختيار داشتن يك شيوه نوين تحليل در اين عرصه است.

دريافت ميزان اهميت نويسندگان، پديدآورندگان آثار و يا حتي كل فرهنگ‌ها به مقولات موضوعي خاص، احتمالا" بايد گسترده‌ترين موارد استفاده از تحليل محتوا تلقي شود.
هدف در بسياري از تحقيقات اجتماعي، پي بردن به ميزان توجهي است كه بر پديده، انديشه يا گرايشي خاص معطوف مي‌شود.

در تعريف تحليل محتوا، " برنارد برلسون " مي‌نويسد: " تحليل محتوا يك شيوه تحقيقي است كه براي تشريح عيني، منظم و كمي محتواي آشكار پيام‌هاي ارتباطي به‌كار مي‌رود."
مهم‌ترين كاربرد اين روش توصيف ويژگي‌هاي يك پيام است.استنباط دربارهٔ فرستندگان پیام و دلایل یا پیش‌آیندهای پیام ؛ استنباط جنبه‌های فرهنگی پیام و تغییرات فرهنگی نيز از جمله كاربردهاي ديگر تحليل محتوا است.

در مقابل روش تحليل گفتمان يك روش كيفي است كه از اصلاح روش‌هاي اوليه تحليل رسانه‌ها حاصل شده است، اصلاحي كه شالوده زبان‌شناسي دارد.
ظهور و توسعه نظريه و روش تحليل گفتمان ناشي از برخي ضعف‌هاي مشاهده شده در پارادايم‌هاي موجود در تحقيق اجتماعي و نقدهاي وارده به آنها بوده است.

"تحلیل گفتمان عبارت است از تعبیه ساز و کار مناسب و اعمال آن در کشف و تبیین ارتباط گفته (یا متن) کارکردهای فکری ـ اجتماعی ". در عمل ؛تحلیل گفتمان در صدد کشف و تبیین ارتباط بین ساختار ديدگاه‌هاي فکری ـ اجتماعی و ساختارهای گفتمانی است.

از زاويه‌اي ديگر تحليل گفتمان اين‌گونه تعريف شده است كه: " با ايجاد برش‌هاي افقي و عمودي در سطح وعمق متن، معاني كلان و فوقاني ابتدا از طريق تجريد مؤلفه‌هاي متني از يكديگر و سپس با بررسي ساختارهاي خرد و كلان از لايه‌هاي مختلف متني و فرامتني در يك رابطه متقابل و هم‌زمان تحليل مي‌شوند."

-------------------------------------------------------------------

منابع

  • بديعي، نعيم.1380. تحليل محتوا، تهران: اداره كل تبليغات اداره هماهنگي روابط عمومي‌هاي كشور.
  • رسانه.سال۵.شماره۴.زمستان۱۳۷۳(ص ۳۶ -۵۰)
  • مير فخرايي، تژا.1383. فرايند تحليل گفتمان. تهران: مركز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها.
  • یارمحمدی، لطف‌الله.۱۳۸۳. گفتمان‌شناسي انتقادي. تهران؛هرمس
  • یارمحمدی، لطف‌الله و مجید خسروی نیک.1382.«شیوه ای در تحلیل گفتمان و بررسی دیدگاه های فکری ـ اجتماعی». نامه فرهنگ، شماره 42، 181ـ173

 

روابط‌عمومي و تحليل

چندي پيش جلسه‌اي رو خدمت يكي از اساتيد ارتباطات و از مديران موفق عرصه رسانه‌هاي مكتوب بودم كه در حاشيه اين جلسه وقتي بحث از تحليل روزنامه‌ها شد به نكات ارزشمندي اشاره كردن كه دانستن آن براي روابط عمومي‌ها كه بخشي از كارشان معطوف به تحليل رسانه است، خالي از لطف نيست:

سير تحول تحليل روزنامه‌ها:

  • تحليل محتوا : شروع تحليل روزنامه‌ها با تحليل محتوا بود و چون روزنامه ها از نظر ديدگاه خاص داري تكثر زيادي نبودند؛ اين شيوه بهترين روش براي تحليل و اخذ نتايج بود.
  • تحليل گفتمان : با تكثر روزنامه و پر رنگ شدن جناح بندي‌ها و تحزب در كار نشر روزنامه‌ها و طرح ديدگاه‌هاي متفاوت در باره يك موضوع و در يك زمان و براي انجام تحليل‌هاي دقيق‌تر و اخذ نتايج بهتر؛ تحليل محتوا جاي خود را به تحليل گفتمان سپرد.
  • تحليل پارادايم : با توجه به رشد روزافزون رسانه‌ها و تنوع و پراكندگي گسترده در طرح نظرها و ديدگاه‌هاي سياسي و كارشناسي در اين عرصه و حتي بيان ديدگاه‌هاي متفاوت و گاه متناقض در بين يك جريان فكري؛ امروزه ديگر حتي تحليل گفتمان نيز ما را به نتايج متقن و قابل اعتماد رهنمون نخواهد شد و شايد تحليل پارادايم بهتر بتواند ما را در اين مسير كمك كند.

ان‌شاءالله سعي خواهم كرد در يك پست مجزا به هر يك از اين سه نوع تحليل بپردازم.

نكته‌ها

گاهي سركلاس درس وقتي كه با اساتيد و دانشجويان پيرامون مسائل درسي در حوزه ارتباطات بحث مي‌كنيم؛ نكته‌ها و مطالبي به صورت كاملا" تصادفي مطرح مي‌شود كه مي‌تواند موضوع و سوژه مناسبي براي پرداختن بيشتر و جدي‌تر در اين حوزه باشد.
از اين پس سعي خواهم كرد در برخورد با چنين نكاتي بلافاصله آن را در اين‌جا تحت عنوان " نكته‌ها " به اشتراك بگذارم تا دوستان و علاقه‌مندان هم نظراتشان را مطرح كنند و در نهايت به جمع‌بندي تقريبا" واحدي برسيم كه هم بر دانش تئوري‌مان افزوده شده و هم بتوانيم از آن در عرصه عمل بهره ببريم.

داخل پرانتز: در ضمن بايد اين نكته روهم بگم كه مشكلات فني وبلاگ در اينجامرتفع شده و بنده هم براي دوستان خوبم كه بيشتر علاقه‌مندند تا مطالب اين وبلاگ را از طريق سرويس بلاگفا دنبال نمايند، به‌روز خواهم كرد. 

خط ربط در فضایی جدید

با سلام خدمت دوستان عزیز و همراهان گرامی

متآسفانه از تاریخ 20 خرداد ماه سال جاری این وبلاگ به دلایل نا معلوم دچار مشکلات ساختاری شد به طوری که چندین بار مجبور به تغییرات پیاپی قالب شدم و هنوز هم نتوانستم به فرم ایده آل برگردم و به همین جهت سعی می کنم زین پس ادامه ی فعالیتم را در فضای جدیدی. تجربه کنم.

زین پس ادامه فعالیت های این حقیر را می توانید در آدرس ( http://prsoft.blogspot.com/  ) دنبال کنید.

با تشکر از همراهی شما عزیزان

مزینانی

تلنگر( 7 )

     پروردگار عالم در سوره ی اسرا ، آیه ی ۸۳ می فرمایند: " و چون به آدمی نعمت عنایت فرماییم ( در اثر خوشی و راحتی ) از ما دور می شود و چون گرفتاری و ناخوشایندی به او روی می آورد شدیدا" دچار نا امیدی می گردد. "
     نکته ی قابل تأمل در این آیه ی شریفه این است که خداوند بندگان خود را هم با نزول نعمت امتحان می کند و هم با نزول گرفتاری، و نا امیدی برابر است با تداوم گرفتاری و در چنین شرایطی اولین وظیفه ی مؤمن هنگام گرفتاری و بحران، استعانت از خداست. ضمن آنکه باید به مسأله ی صرفه جویی به عنوان یک وظیفه ی همگانی بنگریم.
     تقویت انگیزه های دینی و معنوی مردم به عنوان قوی ترین و مؤثرترین عامل انگیزه بخشی در صرفه جویی و اصلاح الگوی مصرف، بررسی رابطه ی مفاهیم دینی با الگوی مصرف، مانند:
     یاد مرگ و اصلاح الگوی مصرف/ مبارزه با هوای نفس و اصلاح الگوی مصرف/ انفاق، راه حلی برای اصلاح الگوی مصرف/ بهره مندی از سیره ی اهل بیت (ع) در زنگی شخصی و کاری و .../ تئوری سازی و استخراج تکنیک های مؤثر از آیات قرآن و احادیث ائمه ی معصومین و... نیز در این راستا نقش تعیین کننده ای دارند.

و اما یک پرسش:

الف) رابطه ی نزول نعمت با افزایش یاد خدا چگونه تعریف می شود؟ 

پخش فیلم های سینمایی و خبر ساعت 14؟!

     الان که مشغول شنیدن و دیدن خبر ساعت ۱۴ از شبکه ی سراسری سیمای جمهوری اسلامی بودم نکته ای جالب توجهم را جلب کرد و آن هم خبر پخش فیلم های سینمایی آخر هفته از شبکه های سیمای جمهوری اسلامی بود و مهم تر اینکه این خبر در بخش اصلی و به عبارتی بخش سیاسی اخبار بود، چرا که در خبر ساعت ۱۴ بخشی هم به عنوان اخبار اجتماعی وجود دارد. و اما آنچه که تعجب بنده را برانگیخت چند نکته است که در زیر به آن اشاره می کنم:

۱- نمی دانم که آیا پخش چنین خبری از طریق اخبار سراسری تا کنون سابقه داشته است یا نه؟!

۲- پخش حیرت انگیز و بی سابقه ی بیش از ۱۵ فیلم سینمایی در ۲ روز و سه شب که تقریبا" تمامی ساعت های مفید هر شهروندی را بی وقفه و پشت سر هم خواهد گرفت جالب توجه نیست؟!

۳- پخش این همه فیلم سینمایی خارجی در شب و روز شهادت حضرت فاطمه ی زهرا ( س ) چه مفهومی می تواند داشته باشد؟!

۴- پخش چنین خبری و چنینش اینجنینی فیلم ها ایا شائبه ی انتخاباتی دارد؟؟؟!!!!

تلنگر(6)

     خداوند کریم در آیات ۲۶ و ۲۷ سوره ی مبارکه ی اسری می فرمایند: " ( ای انسان ) حق خویشاوندان و نیازمندان و در راه سفر ماندگان را بپرداز اما به هیچ وجه اسراف نکن. زیرا اسراف کنندگان برادر شیطان ها هستند و شیطان نسبت به آفریدگار خود نا سپاس بود. "
     با توجه به عمق مفهوم این آیات می توان دریافت که از بین رفتن فقر در جامعه، در گرو اعتدال و پرداخت حقوق دیگران است و اسراف مطلقا" جایز نیست حتی در کمک به دبگران.
     در هر سازمانی باید دقت داشته باشیم که ترجیح منافع شخصی ـ به ویژه برای مدیران ـ بر مصالح عمومی، اسراف است.
     تدوین یک بانک اطلاعاتی جامع برای هر پروزه عمرانی، اقتصادی، فرهنگی و ... به جهت دسته بندی آیین نامه ها، بخشنامه ها، تجارب و ایده های این پروژه ها، برای استفاده از تجارب مثبت و منفی دیگران و جلوگیری از برگزاری جلسات تکراری و هدر رفتن هزینه های بسیار و ... بهتر است این بانک های اطلاعاتی کاملا" در دسترس( به صورت اینترنتی )مخاطبان قرار گیرد.

     و اما پرسش هفته:

۱) کدام یک برادری شیطان نیست؟

الف) ریخت و پاش های اداری                      ب) رانت خواری

ج)پرداخت حقوق دیگران                     د) ترجیح خواسته های شخصی بر مصالح سازمانی  

 

۲۷ اردیبهشت ماه

روز ارتباطات

 

 و

 

روابط عمومی

 

را به تلاشگران این عرصه تبریک می گویم